شیخ غازی حنینه از روحانیون اهل سنت لبنان، عضو ارشد جبهه عمل اسلامی و رئیس نهضت وحدتگرای لبنان در گفتگوی اختصاصی با خبرگزاری «حوزه»، گفت: نظام های عربی که امروز از طریق افتتاح برخی مؤسسات رسانه ای یا فرهنگی یا تجاری مشترک با رژیم صهیونیستی برای عادی سازی روابط با اسرائیل شتاب و رقابت می کنند، در امتداد همان نظام هایی هستند که در اواخر دهه چهل میلادی که در آن سرزمین فلسطین غصب شد، از مسئولیت شرعی، ملی و قومی خود در قبال ملت فلسطین، فلسطین و مقدسات فلسطین شانه خالی کرده  و به آن عمل نکردند. اگر چه آن نظام ها اقدام به تثبیت رژیم غاصب فلسطین کردند، امّا نظام های امروزی از طریق رقابت در عادی سازی روابط می خواهند به این رژیم رسمیت و مشروعیت ببخشند؛ به همین خاطر می بینیم که طرح عادی سازی روابط به سرعت از حکومتی به حکومت دیگر و از نظامی به نظام دیگر منتقل می شود.

منطقه امروز در مقابله با دشمن صهیونیستی در چند دستگی به سر می برد که از این میان برخی در محور مقاومت و مقابله با رژیم اسرائیل اند و برخی در جبهه گرایش و شتاب برای عادی سازی روابط دشمن صهیونیستی قرار دارند.

نظام های عربی از طریق عادی سازی به دنبال تثبیت ارکان حکومت خود هستند و فرقی میان کشور های شرقی، غربی، حاشیه خلیج فارس و کشور های عربی نیست،. تنها هدف آنان تثبیت وجود خود و حکومت خود از طریق رژیم صهیونیستی است؛ به عنوان مثال بنیانگذار رژیم آل سعود حدود صد سال پیش با برپایی رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین اعلام رضایت کرد و امروز محمد بن سلمان نوه او می خواهد از طریق عادی سازی روابط بقای خود را در حکومت بر عربستان تثبیت کند.

مسئولیت این مسئله در درجه اول بر عهده علمای امت اسلامی، متفکرین، شخصیت های فرهنگی، رسانه های امت و تمامی کسانی است که می توانند با عادی سازی روابط مقابله کنند.

اینجا می گویم که علمای مسلمان در کشورهای حاشیه خلیج فارس مسئولیت بزرگی نزد خداوند بر دوش آنان است و نباید در مقابل عادی سازی روابط که در بیشتر کشورهای حاشیه خلیج فارس جریان دارد سکوت کنند.

برخی کشور های غربی و تیم های ورزشی و رسانه ای برای برقراری ارتباط با وزیران و مسئولین رژیم صهیونیستی تلاش کرده و برخی کشورهای شرقی سفارت رژیم اسرائیل را بازگشایی کرده اند، لذا علمای مسلمان باید به مسئولیت خود عمل کرده و در منبر رسول الله موضع گیری کنند و در برابر ظلم ستمگران سکوت اختیار نکنند.

عادی سازی روابط با دشمن صهیونیستی در واقع نابودی فرهنگ اسلامی و منافع اسلامی و عربی است و این کار با هدف تبدیل منطقه عربی و اسلامی به عرصه ای برای اجرای توطئه ها و برنامه های مؤسسات صهیونیستی جهانی انجام می گیرد به ویژه که این مؤسسات در سرزمین های اشغالی فلسطین قرار دارد؛ به همین خاطر علمای مسلمان باید از تمام تلاش، وقت و امکانات برای از بین بردن روند عادی سازی روابط در تمامی زمینه ها استفاده کنند و امروز ما باید برای مقابله با پروژه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی وارد عمل شویم.

متن گفتگو به شرح زیر است:

حوزه: نقش دولت ترامپ و "جرد کوشنر" داماد وی را در استفاده از برخی کشور های عربی در ضربه زدن به فلسطین چگونه ارزیابی می کنید؟

دولت ترامپ و دامادش کوشنر، امتداد تاریخ آمریکا از دهه چهل میلادی است. دولت آمریکا از زمان تأسیس رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین آن را به رسمیت شناخت و از طریق گسترش حمایت تسلیحاتی و پرداخت میلیاردها دلار به عنوان کمک مالی طی پنجاه سال گذشته آن را تقویت کرده است و سیاست ترامپ نیز در راستای همین راستا است.

فراموش نمی‌کنیم که اوباما قبل آن با پروژه ای و قبل آن بوش با پروژه دیگری وارد عمل شدند؛ لذا می بینیم که دولت آمریکا طی سال های گذشته به دنبال بحران آفرینی در مطنقه بوده تا بتواند وجود رژیم صهیونیستی را تثبیت کند. به همین خاطر نظام های عربی مرتبط با کاخ سفید طی این سال ها قرارداد ها را از دولت آمریکا دریافت می کنند.

دولت آمریکا حامی رژیم صهیونیستی است و برای تثبیت آن در سرزمین فلسطین تلاش می کند و همزمان به این نظام های سست عربی زهر می نوشاند و هیچ ارزش و جایگاهی برای آن ها قائل نیست. ترامپ نیز در آخرین اظهارات خود گفت که منافع آمریکا در منطقه بر دو اصل پایه گذاری شده است؛ اول تأمین امنیت رژیم اسرائیل در سرزمین فلسطین و دوم دریافت نفت و تداوم انتقال نفت به آمریکا و تمامی کشور های غربی که بر محور دولت آمریکا می چرخند.

حوزه: چگونه می‌توان توطئه‌های دشمنان به ویژه معامله قرن را خنثی کرد؟ هدف از معامله قرن چیست؟

آمریکا توطئه های زیادی برای منطقه در سر داشته و دارد که آخرین آنها معامله قرن است و هدف از آن خدمت به رژیم صهیونیستی و تثبیت وجود آن در سرزمین فلسطین و همچنین مبارزه با تمامی قدرت‌های مقاومت در منطقه و لغو تصمیم‌های نظام‌های عربی به ویژه کشورهایی که در اطراف فلسطین قرار دارند، است.

از جمله مواردی که می توان به آن پرداخت، مسئله موسوم به "بهار عربی" است که در هفت سال گذشته در کشورهای عربی جریان داشت و آخرین آن سوریه بود که تروریست‌ها را به نام اسلام از هشت کشور جهان به این کشور کشاند، امّا اسلام از این مسئله بریء است.

تمامی این طرح ها و اقدامات که در عرصه سوریه انجام گرفت، در جهت تضعیف قدرت سوریه در خط مقاومت و مقاومت اسلامی حزب الله در لبنان بود.

خنثی سازی و ناکام گذاشتن این توطئه ها نیازمند وحدت، تلاش و به کارگیری تمامی امکانات است، حمایتی که از مقاومت اسلامی در لبنان و مقاومت فلسطین در غزه و ارتش عربی سوریه می شود باید به تشکیل محور مقاومت در مقابله با محوری که برای اجرای معامله قرن تلاش می کند، منجر شود که از این طریق می توانیم به هدف خود در نابودی معامله قرن برسیم.

حوزه: هدف نظام‌های عربی از عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی در برهه کنونی چیست؟

نظام‌های عربی که امروز از طریق افتتاح برخی مؤسسات رسانه‌ای یا فرهنگی یا تجاری مشترک با رژیم صهیونیستی برای عادی سازی روابط با اسرائیل شتاب و رقابت می‌کنند، در امتداد همان نظام‌هایی هستند که در اواخر دهه چهل میلادی که در آن سرزمین فلسطین غصب شد، از مسئولیت شرعی، ملی و قومی خود در قبال ملت فلسطین، فلسطین و مقدسات فلسطین شانه خالی کرده و به آن عمل نکردند. اگر چه آن نظام ها اقدام به تثبیت رژیم غاصب فلسطین کردند، امّا نظام‌های امروزی از طریق رقابت در عادی سازی روابط می‌خواهند به این رژیم رسمیت و مشروعیت ببخشند؛ به همین خاطر می‌بینیم که طرح عادی سازی روابط به سرعت از حکومتی به حکومت دیگر و از نظامی به نظام دیگر منتقل می‌شود.

منطقه امروز در مقابله با دشمن صهیونیستی در چند دستگی به سر می‌برد که از این میان برخی در محور مقاومت و مقابله با رژیم اسرائیل‌اند و برخی در جبهه گرایش و شتاب برای عادی سازی روابط دشمن صهیونیستی است.

نظام های عربی از طریق عادی سازی به دنبال تثبیت ارکان حکومت هستند و فرقی میان کشور های شرقی، غربی، حاشیه خلیج فارس و کشور های عربی نیست. تنها هدف آنان تثبیت وجود خود و حکومت خود از طریق رژیم صهیونیستی است؛ به عنوان مثال بنیانگذار رژیم آل سعود حدود صد سال پیش با اقامت رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین اعلام رضایت کرد و امروز محمد بن سلمان نوه او می خواهد از طریق عادی سازی روابط بقای خود را در حکومت بر عربستان تثبیت کند.

حوزه: آیا این امکان وجود دارد که شاهد وحدت مسلمانان در خصوص آزادی قدس باشیم؟ چه چیز مانع روند این وحدت است؟

بدون شک وحدت اسلامی خودش به تنهایی یک هدف است و این وحدت یکی از ابزارهای امت اسلامی برای تحقق اهداف خود در منطقه و جهان است؛ به همین خاطر باید رهبر اسلامی واحدی در سطح جهان داشته باشیم، آزادی قدس را به عنوان هدف اسلامی واحد انتخاب کنیم و از تمام پتانسیل و توان اسلامی از مشرق تا مغرب برای آزادی قدس استفاده کرده و با وجود تمامی موانع و پیچیدگی هایی که با آن رو به رو می شویم و تمامی فتنه های مجود در جهان مثل فتنه های مذهبی، طایفه ای، نژادی و قومیتی، در راه تحقق این هدف تلاش کنیم.

ما باید به سمت قدس حرکت کرده و با تشکیل پروژه مقاومت، امت را پیرامون این مقاومت جمع کنیم. میان ما برخی اختلافات وجود دارد، امّا نباید پیرامون آزادی قدس اختلاف داشته باشیم؛ چراکه آزادی قدس، یک مسئولیت دینی، قومی و ملّی است و باید تمامی موانعی که در روند این پروژه قرار دارد، برطرف کنیم تا امت برای آزادی قدس به اجماع برسند.

حوزه: سازمان ملل متحد، مصوبه‌هایی را به نفع فلسطین و علیه صهیونیست‌ها به تصویب رسانده است. آیا این مصوبه‌ها اجرا می‌شود یا اینکه کاغذ نوشته ای بیش نیست؟

مصوبه های سازمان ملل متحد از زمان اشغال فلسطین که برخی از ابعاد آن تحقق منافع ملت فلسطین را شامل می شود، تنها یک کاغذ نوشته است که اجرایی نشده و هیچ ضمانتی برای تحقق حقوق ملت فلسطین، حق آنان در بازگشت به سرزمین خود، داشتن زندگی باکرامت و برپایی حکومت مستقل در پایتخت قدس نداشته است.

اگر ما از حکومت مستقل فلسطین با اصطلاح رایج آن حرف می زنیم و معتقد باشیم که حکومت فلسطین از رودخانه تا دریا و وجب به وجب و ذره به ذره خاک فلسطین را شامل می شود، این سخن ارزشی ندارد؛ چرا که برپایی حکومت فلسطین تنها با مقاومت و مبارزه عملی تحقق می یابد و دشمن صهیونیستی در برابر تصمیم ها و توافق های بین المللی کوتاه نمی آید و تسلیم نمی شود.

برای مثال توافق 725 در لبنان هیچ وقت اجرایی نشد تا اینکه مقاومت اسلامی لبنان با تلاش رزمندگان و مجاهدین، خون شهدا و غیرت مردان مقاومت که پیروزی را آزادی جنوب لبنان از لوث دشمن اسرائیلی تحقق بخشیدند، این توافق را اجرایی کرد. این توافق های بین المللی به صورت کاغذ نوشته ای باقی می ماند و این مقاومت فلسطین است که باید با قدرت خود به رژیم صهیونیستی ضربه زده و آن را به مرحله اجرا برساند.

حوزه: علما در زمینه توقف عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی از طریق آگاهی دادن به ملت های اسلامی چه نقشی دارند؟ چرا برخی علما برای پیوستن به دربار حاکمان خائن رقابت دارند؟

مسئولیت این مسئله در درجه اول بر عهده علمای امت اسلامی، متفکریین، شخصیت های فرهنگی، رسانه های امت و تمامی کسانی که می توانند با عادی سازی روابط مقابله کنند، است.

اینجا می گویم که علمای مسلمان در کشور های حاشیه خلیج فارس مسئولیت بزرگی در نزد خداوند بر دوش آنان است و نباید در مقابل عادی سازی روابط که در بیشتر کشور های حاشیه خلیج فارس جریان دارد سکوت کنند.

برخی کشور های غربی و تیم های ورزشی و رسانه ای برای برقراری ارتباط با وزیران و مسئولین رژیم صهیونیستی تلاش کرده و برخی کشور های شرقی سفارت رژیم اسرائیل را بازگشایی کرده اند، لذا علمای مسلمان باید به مسئولیت خود عمل کرده و در منبر رسول الله موضع گیری کنند و در برابر ظلم ستمگران سکوت اختیار نکنند.

عادی سازی روابط با دشمن صهیونیستی در واقع نابودی فرهنگ اسلامی و منافع اسلامی و عربی است و این کار با هدف تبدیل منطقه عربی و اسلامی به عرصه ای برای اجرای توطئه ها و برنامه های مؤسسات صهیونیستی جهانی انجام می گیرد به ویژه که این مؤسسات در سرزمین های اشغالی فلسطین قرار دارد؛ به همین خاطر علمای مسلمان باید از تمام تلاش، وقت و امکانات برای از بین بردن روند عادی سازی روابط در تمامی زمینه ها استفاده کنند و امروز ما باید برای مقابله با پروژه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی وارد عمل شویم.